تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
Jahangard khas
و آدرس
biliyardbaz.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
If we are ever to enjoy life
now is the time
today should always be our most wonderful day
Thomas Dreier
اگر قرار است روزی از زندگی لذت ببریم،
امروز همان روز است.
امروز باید همواره شگفت انگیزترین روز زندگی ما باشد.
توماس دریر
آدمی را شاد کن
همین و بس،
کسی که امنیت خاطر دارد
بانگ بر می آورد:
فردا را باکی نیست،
چه امروز زیسته ام.
هوراس
در نمایشنامه اتللو،در صحنه مجلس نمایندگان،بعد از اینکه برابانیتو از اظهار عشق غیر مترقبه دزمونا به اتللو،تحقیر میشود،دوک سعی میکند او را دلداری دهد:
اندوه به پایان رسد آنگه که دگر چاره نباشد
در شام سیه جز ره امید دگر باره،نباشد
غمگین شدن از آنچه ز آسیب زمان بر تو گذشته است
چون راه جدیدی است در آن فتنه به راه تو نشسته است
چون هر چه که تقدیر بگیرد ز تو نتوان نگهش داشت
پس سخره شود صبر تو بر زخمی کاری که به قلبت بگذاشت
غارت شده ی خنده به لب چیز بدزدد ز همان دزد
غارت ز خودش می کند آن کس که غمی را به دلش برد
کتاب غزل های شکسپیر،ترجمه منظوم:بهنام مقدم(م.رها)،شرح اش عار:محمد همایون وش
چنان بازیگری کو دست و پا گم کرده باشد ز ترس صحنه،لرزان نقش خود گم کرده باشد
و یا چیزی پر از شور و شر،درنده،وحشی که نیروی فزونش عمر دل کم کرده باشد
چنان هستم که غفلت ورزم از آداب عشقم ز ترس آنکه بر من سرزنشها کرده باشد
و در من قوه عشقم چنان در دیده آید که بار عشق من از حد فزونش کرده باشد
تو بگذار این دل سوزان من رازش بگوید که سرش بر ملا شعر خموشم کرده باشد
که عشق را دائما جویا بود سودی بخواهد فزونتر ز آنچه شرحی این زبانم کرده باشد
چنان سرگشته این نامه عشق خموشم که با چشمان شنیدن،هوش عشقم کرده باشد
کودک،فرشته ای است که هرچه دست و پایش بزرگ تر می شود،بال هایش کوچک تر می شود.
می خواهم بگویم...
فقر همه جا سرک میکشد.
فقر،گرسنگی نیست.عریانی هم نیست.
فقر،چیزی را نداشتن است.ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست.
فقر،همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته یک کتاب فروشی می نشیند.
فقر،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد می کند.
فقر،کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند.
فقر،پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود.
فقر،همه جا سر می کشد.
فقر،شب را بی غذا سر کردن نیست.
فقر،روز را بی اندیشه سر کردن است.
هی،آدم،رفیق....
از پشت پرده ی اسارت بیا کنار...
بیرون آزادیه......
ی.و
Alternative content