تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
Jahangard khas
و آدرس
biliyardbaz.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
تاریکی، پروازی،رویای بی آغازی،
بی موجی،بی رنگی،دریای هم آهنگی.
سپهری
کوه سنگین، سرگران خونسرد، باد می آمد،
ولی خاموش،ابر پرپر می زد ولی آرام
سپهری
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است...
رخت ها را بکنیم...آب در یک قدمی ست.
سهراب
پشت هیچستان رگ های هوا،پر قاصد هایی ست که خبر می آرند،
از گل وا شده در دور ترین نقطه خاک.
سپهری
آفتاب است و بیابان چه فراخ!
نیست در آن نه گیاه و نه درخت
سپهری
من سکوت خویش را گم کرده ام،
لا جرم در این هیاهو گم شدم،
من که خود افسانه می پرداختم،
عاقبت افسانه مردم شدم
مشیری
در نوازش های باد،در گل لبخند دهقانان شاد،
در سرود نرم رود،خون گرم زندگی جوشیده بود.
مشیری
زادگاه مهر بود و مهر آیین کشوری
چون درختان گوهری،در پهنه پهناوری
مشیری
به پیش روی من تا چشم یاری می کند،دریاست
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست
مشیری
برگ ها سوخته از بوسه مرگ،
تک تک از شاخه فرو می ریزند.
مشیری
بخوان ای مرغ مست بیشه دور،که ریزد از صدایت شادی و نور،
قفس تنگ است و دلتنگ است ورنه،هزاران نغمه دارم چون تو پر شور
مشیری
تو در کنار پنجره نشسته ای به ماتم درخت ها
که شانه های لختشان،خمیده زیر پای برف.
مشیری
دور یا نزدیک،راهش می توانی خواند.
هر چه را آغاز و پایانی است،حتی هر چه را آغاز و پایان نیست.
مشیری
دلم می خواست بند از پای جانم باز می کردند،
که من تا روی بام ابر ها پرواز می کردم.
مشیری
خروش موج با من می کند نجوا،
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت.
مشیری
Alternative content